احمد قوام
ملیت : ایرانی
-
قرن : 13
منبع : نامداران تهران
وزير، نخستوزير
احمد قوام، فرزند ابراهيم، در سال 1252 خورشيدي در تهران زاده شد. وي تحصيلات ابتدايي را در منزل زير نظر معلمان خصوصي فراگرفت، سپس به آموختن دروس حوزوي پرداخت. در مدرسه مروي تهران ادبيات فارسي، صرف و نحو عربي، عروض و قافيه، معاني بيان، رياضيات قديم، فلسفه و حکمت خواند و در همان مدرسه به آموزش فلسفه و حکمت مشغول شد. همزمان با تحصيل، به آموختن خط همت گماشت و جزء خوشنويسان طراز اول شد. در جواني خطي زيبا و نثري محکم داشت.
احمد در نوجواني، به دليل دارا بودن خط زيبا و نگارش شيوا مورد توجه ناصرالدين شاه قرار گرفت و جزء پيشخدمتان ويژه شد و لقب دبير حضور دريافت کرد. حضور در دربار، راه ترقي را براي او گشود و از بيستسالگي تا هشتاد سالگي، امور، پستها و مقامهاي زير را در دست داشت:
منشي و رئيس دفتر مخصوص پيشکار وليعهد؛ منشي و رئيس دفتر صدر اعظم؛ عزيمت به اروپا و تکميل تحصيلات و فراگيري زبانهاي خارجي (سه سال)؛ وزير رسائل در دولت عينالدوله (اين پست، به معني معاون اجرايي و اداري نخست وزير بود)؛ دريافت لقب وزير حضور و رئيس دفتر مخصوص مظفرالدين شاه؛ نوشتن فرمان مشروطيت و به امضاي شاه رساندن؛ دريافت لقب قوامالسلطنه؛ ميانجيگري بين مشروطهخواهان و مستبدان (قوام از تاريخ صدور مشروطه تا فتح تهران، کار دولتي نداشت)؛ قائم مقام سردار اسعد در وزارت داخله؛ وزير جنگ در کابينه نخست مستوفيالممالک؛ وزير عدليه در کابينه دوم محمد ولي خان سپهدار تنکابني؛ وزير داخله در دولت صمصامالسلطنه بختياري؛ وزير ماليه در کابينه نخست محمدعلي خان علاءالسلطنه؛ وزير داخله در کابينه دوم علاءالسلطنه؛ والي خراسان و فرمانرواي کل ايالت خراسان و سيستان؛ تحمل سه ماه زندان در جريان کودتاي رضاخان؛ نخستوزير با حکم احمدشاه (خردادماه 1300)؛ نخست وزير (پس از چهار ماه نخستوزيري مشيرالدوله)؛ دستگيري و زندان در سال 1302؛ عزيمت به اروپا به صورت انزوا و تبعيد (چندين سال)؛ بازگشت به ايران و پرداختن به امور کشاورزي در لاهيجان؛ پس از شهريور 1320، خود را کانديداي نخستوزيري کرد؛ نخست وزير براي بار سوم (1321)؛ نخست وزير براي بار چهارم؛ مذاکره کننده با استالين و توافق بر سر آذربايجان به ازاي واگذاري نفت شمال به شوروي (اين توافق توسط مجلس شوراي ملي رد شد)؛ تأسيس حزب دموکرات به دست قوام و پايان نخستوزيري دوره چهارم او (1326)؛ عزيمت مجدد به اروپا به صورت تبعيد؛ نوشتن نامههاي سرگشاده به شاه براي جلوگيري از تشکيل مجلس مؤسسان و تغيير در قانون اساسي؛ بازگشت به ايران پس از سه سال؛ نخستوزير، براي بار پنجم، به جاي دکتر مصدق (1331)؛ عزل از نخستوزيري پس از پنج روز به وسيله مردم در قيام 30 تير 1331.
احمد قوام پس از استعفاي اجباري از نخستوزير، مدتي پنهاني زندگي کرد، اموالش با تصويب مجلس شوراي ملي مصادره شد.
قوامالسلطنه اهل ادبيات و شعر هم بود. نوشتهها و اشعار زيادي از او به جاي مانده است.
احمد قوام به دليل بيماري تاب و توان خود را از دست داد و در سال 1334 درگذشت. پيکرش در قم، در مقبره خانوادگي دفن شد.
احمد قوام، فرزند ابراهيم، در سال 1252 خورشيدي در تهران زاده شد. وي تحصيلات ابتدايي را در منزل زير نظر معلمان خصوصي فراگرفت، سپس به آموختن دروس حوزوي پرداخت. در مدرسه مروي تهران ادبيات فارسي، صرف و نحو عربي، عروض و قافيه، معاني بيان، رياضيات قديم، فلسفه و حکمت خواند و در همان مدرسه به آموزش فلسفه و حکمت مشغول شد. همزمان با تحصيل، به آموختن خط همت گماشت و جزء خوشنويسان طراز اول شد. در جواني خطي زيبا و نثري محکم داشت.
احمد در نوجواني، به دليل دارا بودن خط زيبا و نگارش شيوا مورد توجه ناصرالدين شاه قرار گرفت و جزء پيشخدمتان ويژه شد و لقب دبير حضور دريافت کرد. حضور در دربار، راه ترقي را براي او گشود و از بيستسالگي تا هشتاد سالگي، امور، پستها و مقامهاي زير را در دست داشت:
منشي و رئيس دفتر مخصوص پيشکار وليعهد؛ منشي و رئيس دفتر صدر اعظم؛ عزيمت به اروپا و تکميل تحصيلات و فراگيري زبانهاي خارجي (سه سال)؛ وزير رسائل در دولت عينالدوله (اين پست، به معني معاون اجرايي و اداري نخست وزير بود)؛ دريافت لقب وزير حضور و رئيس دفتر مخصوص مظفرالدين شاه؛ نوشتن فرمان مشروطيت و به امضاي شاه رساندن؛ دريافت لقب قوامالسلطنه؛ ميانجيگري بين مشروطهخواهان و مستبدان (قوام از تاريخ صدور مشروطه تا فتح تهران، کار دولتي نداشت)؛ قائم مقام سردار اسعد در وزارت داخله؛ وزير جنگ در کابينه نخست مستوفيالممالک؛ وزير عدليه در کابينه دوم محمد ولي خان سپهدار تنکابني؛ وزير داخله در دولت صمصامالسلطنه بختياري؛ وزير ماليه در کابينه نخست محمدعلي خان علاءالسلطنه؛ وزير داخله در کابينه دوم علاءالسلطنه؛ والي خراسان و فرمانرواي کل ايالت خراسان و سيستان؛ تحمل سه ماه زندان در جريان کودتاي رضاخان؛ نخستوزير با حکم احمدشاه (خردادماه 1300)؛ نخست وزير (پس از چهار ماه نخستوزيري مشيرالدوله)؛ دستگيري و زندان در سال 1302؛ عزيمت به اروپا به صورت انزوا و تبعيد (چندين سال)؛ بازگشت به ايران و پرداختن به امور کشاورزي در لاهيجان؛ پس از شهريور 1320، خود را کانديداي نخستوزيري کرد؛ نخست وزير براي بار سوم (1321)؛ نخست وزير براي بار چهارم؛ مذاکره کننده با استالين و توافق بر سر آذربايجان به ازاي واگذاري نفت شمال به شوروي (اين توافق توسط مجلس شوراي ملي رد شد)؛ تأسيس حزب دموکرات به دست قوام و پايان نخستوزيري دوره چهارم او (1326)؛ عزيمت مجدد به اروپا به صورت تبعيد؛ نوشتن نامههاي سرگشاده به شاه براي جلوگيري از تشکيل مجلس مؤسسان و تغيير در قانون اساسي؛ بازگشت به ايران پس از سه سال؛ نخستوزير، براي بار پنجم، به جاي دکتر مصدق (1331)؛ عزل از نخستوزيري پس از پنج روز به وسيله مردم در قيام 30 تير 1331.
احمد قوام پس از استعفاي اجباري از نخستوزير، مدتي پنهاني زندگي کرد، اموالش با تصويب مجلس شوراي ملي مصادره شد.
قوامالسلطنه اهل ادبيات و شعر هم بود. نوشتهها و اشعار زيادي از او به جاي مانده است.
احمد قوام به دليل بيماري تاب و توان خود را از دست داد و در سال 1334 درگذشت. پيکرش در قم، در مقبره خانوادگي دفن شد.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}